|
مشهد مقدس شهر بهشت اشعار مذهبی
|
![]() چشمههاي خروشان تو را ميشناسند موجهاي پريشان تو را ميشناسند پرسش تشنگي را تو آبي، جوابي ريگهاي بيابان تو را ميشناسند نام تو رخصت رويش است و طراوت زين سبب برگ و باران تو را ميشناسند از نشابور بر موجي از «لا» گذشتي اي كه امواج طوفان تو را ميشناسند اينك اي خوب، فصل غريبي سر آمد چون تمام غريبان تو را ميشناسند كاش من هم عبور تو را ديده بودم كوچههاي خراسان، تو را ميشناسند قيصر امين پور ![]() ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس آنجا که خادمینش از روی زائرینش گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس خورشید آسمان ها در پیش گنبد او رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس رویای ناتمامم ساعات در حرم بود باقی عمر اما افسوس بود و کابوس وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس
موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) [ یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ] [ 15:28 ] [ مصطفی محمدزاده ]
[ ]
|
|
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |